غدایر

لغت نامه دهخدا

غدایر. [غ َ ی ِ ] ( ع اِ ) غدائر. رجوع به غدائر شود. || غدیرها. آبگیرها : غدایر آب که آن را گول خوانند در پیش آن بنات السماء بسیار در آنجا جمع شدی. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ معین

(غَ یِ ) [ ع . غدائر ] (اِ. ) جِ غدیره ، گیسوان بافته .

فرهنگ عمید

۱. موهای بافته شده.
۲. [جمعِ غدیر] آبگیرها.

ویکی واژه

غدائر
جِ غدیره ؛ گیسوان بافته.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم