لغت نامه دهخدا
علی آمدی. [ ع َ ی ِ م ِ ]( اِخ ) ابن احمدبن یوسف بن خضر آمدی حنبلی ، ملقّب به زین الدین فقیه و عالم به تعبیر خواب بود و در سال 710 هَ. ق. در بغداد وفات کرد. او راست : 1- التبصیر فی التعبیر. 2- تعالیق فی الفقه. ( از معجم المؤلفین ج 7 ص 32 از کشف الظنون ص 247 و الدرر الکامنة ج 3 ص 21 ).
علی آمدی. [ ع َ ی ِ م ِ ] ( اِخ ) ابن حسین آمدی نحوی ، مکنّی به ابوالحسن. ابن الندیم گوید که او بمصر رفت و در آنجا ساکن شده از خواص ابوالفضل بن خنزابه وزیر گردید. و اورا خطی صحیح و ملیح بود. و یاقوت گوید که او از مشایخ عبدالسلام بن حسین بصری لغوی بود و اشعاری به خط اودیده است. ( از معجم الادباء، چ مارگلیوث ج 5 ص 181 ).
علی آمدی. [ ع َ ی ِ م ِ ] ( اِخ ) ابن محمدبن عبدالرحمان بغدادی حنفی ، مشهور به آمدی و مکنّی به ابوالحسن. فقیه بود و در سال 467 هَ. ق. درگذشت. او راست : عمدة الحاضر و کفایة المسافر،که در فروع فقه حنبلی و در چهار مجلد است. ( از معجم المؤلفین ج 7 ص 208 از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1166 ).