لغت نامه دهخدا
1- شهری که در شمال نهر ارنون در موآب واقع و بر أوبین داده شد، که در اول متعلق به سیحون پادشاه آموریان بود، پس از آن حزائیل پادشاه سوریه آن را مفتوح ساخت. و خرابه ها بر محل مرتفعی است که به مسافت 12 میل به مشرق دریای مردآب واقع است و آن را عراعیر گویند.
2- شهری است در برابر ربه ، که همان عمان حالیه باشد، و جادیان آن را بنا کردند.
3- موضعی است در حوالی دمشق.
4- شهری است در قسمت جنوبی یهودیه ، و این همان عرعاره حالیه است که بر راه غزه و وادی موسی که به جنوب بئر شبع واقع، و در آنجا چهار چاه است. ( از قاموس کتاب مقدس ).