طلام

لغت نامه دهخدا

طلام. [ طُل ْ لا ] ( ع اِ ) شاهدانه. ( منتهی الارب ). اسم شوم است که حب شهدانج باشد. ( فهرست مخزن الادویه ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم