شپلاق

لغت نامه دهخدا

شپلاق. [ ش َ پ َ ] ( ترکی ، اِ صوت ) شاپلاق. شپلق. شاپلاق. طپانچه و سیلی زدن بر روی و بیخ گوش. ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم