شهریده
شهریده. [ ش َ دَ/ دِ ] ( ن مف ) شهلیده. ( جهانگیری ). پراکنده و پریشان شده و از هم پاشیده. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). شَلهیده ( در تداول اهالی خراسان ). || پخج و پهن گردیده. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
(شَ دَ یا دِ ) (ص مف . ) ۱ - پراکنده . ۲ - پهن و پخش گردیده .
چیزی که پهن و پخش شده، ازهم پاشیده، پراکنده، پریشان.
پراکنده.
پهن و پخش گردیده.