شاسع

لغت نامه دهخدا

شاسع. [ س ِ ] ( ع ص ) مرد شکسته دوال ِ نعل پاره گردیده. ( منتهی الارب ). الرجل المنقطع الشسع. ( اقرب الموارد ). || نعت از شسوع. دور. ( مهذب الاسماء ). منزل شاسع؛ منزل دور و بعید. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

۱. دور، بعید.
۲. (اسم ) منزل دور.

فرهنگ فارسی

مرد شکسته دوال نعل پاره گردیده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال ارمنی فال ارمنی فال تک نیت فال تک نیت فال سنجش فال سنجش