زغریماش

لغت نامه دهخدا

زغریماش. [ زَ ] ( اِ ) زغراش. ( ناظم الاطباء ). خرده ریزه های پوستین که بدور اندازند :
چو پوست قاقم و سنجاب خسروان پوشند
چو قیمت آرد آن جایگاه ، زغریماش.؟ ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ عمید

= زغراش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم