خدابیامرز

لغت نامه دهخدا

خدابیامرز.[ خ ُ م ُ ] ( ص مرکب ) در تداول عوام ، بمعنی مرحوم و مغفور است. ( یادداشت بخط مؤلف ). چون کسی درگذرد بازماندگان بوقت یاد از او دعای خیری برای او بصورت «خدابیامرزد» میکنند. این دعا اگر بصورت «خدابیامرز» درآید، بشکل عنوانی برای یادآوری مرده استعمال میشود. چون : آن «خدابیامرز» خیلی پول برای وارثانش گذاشت.

فرهنگ معین

( ~. مُ )(ص مر. )مرحوم ، شادروان ، مغفور. (در مورد مرده گویند ).

فرهنگ عمید

دربارۀ شخص مرده می گویند، مرحوم، شادروان.

فرهنگ فارسی

( صفت ) مرحوم شادروان مغفور ( در مورد مرده گویند ) : (( بی بی خانم . آن خدا بیامرز وقتیکه رو بقبله بود بمن گفت ... ) )
در تداوم عوام بمعنی مرحوم و مغفور است .

ویکی واژه

مرحوم، شادروان، مغفور. (در مورد مرده گویند)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم