جادوخیال

لغت نامه دهخدا

جادوخیال. [ خ َ ] ( ص مرکب ) کنایه از شاعر فصیح است. ( آنندراج ). خیال باف. خیال پرداز. شاعری که در شعر خویش به تخیلات پردازد. رجوع به جادوخیالی شود.

فرهنگ عمید

۱. خیال پرداز.
۲. [مجاز] شاعری که در شعر خود خیال پردازی کند و نکته های شگفت انگیز بیاورد: بر آنم که این پرده خالی کنم / در این پرده جادوخیالی کنم (نظامی۵: ۷۷۰ ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- خیال باف خیال پرداز. ۲- شاعری که در شعر خویش بتخیلات پردازد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال عشقی فال عشقی فال قهوه فال قهوه فال انگلیسی فال انگلیسی