لغت نامه دهخدا
تپ تپ. [ت َ ت َ ] ( اِ صوت ) آواز چیزی که بر چیز نرم خورد مانند دست زدن بخروار پنبه و امثال آن. ( لغت محلی شوشتر ). || مالیدن کوران بچیزی یا به جستن راه و بتاریکی جستجو کردن مطلقاً. ( لغت محلی شوشتر ). || آواز پای جمعی را گویند که با هم راه روندیا دوند اعم از انسان و حیوان. ( لغت محلی شوشتر ).