تهایج

لغت نامه دهخدا

تهایج. [ ت َ ی ُ ] ( ع مص ) بر یکدیگر آغالیده شدن. ( زوزنی ). با هم برجستن به کارزار. یقال : تهایجوا؛ اذا تواثبو اللقتال و تحرکوا. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ عمید

با هم برجستن به کارزار، با هم به کارزار برخاستن.

فرهنگ فارسی

بر یکدیگر آغالیده شدن با هم برجستن بکارزار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم