تناغی

لغت نامه دهخدا

تناغی. [ ت َ ] ( ع مص ) همدیگر پیشی گرفتن و برهم چیره شدن : تناغی القوم ؛ تباروا و تغالبوا. ( از المنجد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم