تحدیر

لغت نامه دهخدا

تحدیر. [ ت َ ] ( ع مص ) آماس کردن اندام از زخم چوب. || به شتاب بانگ نماز گفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). به شتاب قرائت کردن. ( قطر المحیط ). || به شتاب راه رفتن. ( قطر المحیط ).

فرهنگ فارسی

آماس کردن اندام از زخم چوب یا به شتاب بانگ نماز گفتن یا به شتاب راه رفتن .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تحدیر، سرعت در قرائت با حفظ صحت آن با استفاده از ادراج و تخفیف در قرائت است.
«تحدیر» از ماده «حدر» به معنای شتاب و سرعت، گونه ای از قرائت است که ویژگی مهم آن سرعت در قرائت است. قاری با استفاده از ادراج (داخل کردن هر کلمه در کلمه بعدی) و سرعت و تخفیف در قرائت از راه قصر، تسکین، اختلاس، تخفیف همزه و مانند آن، بدون آسیب رسیدن به صحت قرائت، به آن سرعت می بخشد. این نوع قرائت، شیوه ابن کثیر، ابوجعفر، ابوعمر و قالون بوده است.گاهی به جای واژه تحدیر، از واژه «ادراج» استفاده شده است.
تحقیق و تدویر
«تحقیق» و «تدویر» نیز گونه های دیگر از کیفیت قرائت به شمار می روند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال فنجان فال فنجان فال راز فال راز