بستیناج

لغت نامه دهخدا

بستیناج. [ ب َ ] ( معرب ، اِ ). رجوع به بستیباج شود.

فرهنگ عمید

گیاهی خاردار، با برگ های ریز و خشن، گل های سفید یا آبی رنگ، و شاخه های کوتاه که از شاخه های نازک آن خلال دندان درست می کنند، خلال مکه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال فنجان فال فنجان فال نخود فال نخود فال اوراکل فال اوراکل