بداهو

لغت نامه دهخدا

( بدآهو ) بدآهو. [ ب َ ] ( ص مرکب ) بسیار بد. گمراه. سرکش. بدخواه. ( ناظم الاطباء ) :
فراز آمد از شاهزاده سخن
نگر تا بدآهو چه افکند بن .دقیقی.

فرهنگ عمید

( بدآهو ) ۱. بسیار بد.
۲. بدخواه.
۳. گمراه.
۴. معیوب.

فرهنگ فارسی

( بد آهو ) بسیار بد گمراه .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم