بازدارندۀ ته نشستی

فرهنگستان زبان و ادب

{precipitation inhibitor} [خوردگی] نوعی بازدارندۀ خوردگی که با تشکیل محصولات غیرمحلول یا با حلاّلیت پذیری کم بر روی سطح فلز مانع از خوردگی آن در محیط های آبی می شود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال نخود فال نخود فال لنورماند فال لنورماند فال تاروت فال تاروت