دانشنامه اسلامی
غلامان گفتند: جام شاه ناپیداست و من (که رئیس انبارم) یک بار شتر طعام ضمانت کنم بر آن کس که جام را پیدا کرده بیاورد.
گفتند: آبخوری شاه را گم کرده ایم و هر کس آن را بیاورد، یک بار شتر مژدگانی اوست و من ضامن آن هستم.
گفتند: «جام شاه را گم کرده ایم، و برای هر کس که آن را بیاورد یک بار شتر خواهد بود.» و «من ضامن آنم.»
گفتند: جام پادشاه را. و هر که بیاوردش او را بار شتری است و من ضمانت می کنم.
گفتند: «پیمانه پادشاه را! و هر کس آن را بیاورد، یک بار شتر (غلّه) به او داده می شود؛ و من ضامن این (پاداش) هستم!»
They said, "We are missing the measure of the king. And for he who produces it is a camel's load, and I am responsible for it."
They said: "We miss the great beaker of the king; for him who produces it, is (the reward of) a camel load; I will be bound by it."