دانشنامه اسلامی
و تو (در این مقام) عصای خود بیفکن. چون (عصا افکند و) بر آن نگریست و دید که گویی اژدهایی مهیب و سبک خیز است رو به فرار نهاد و واپس نگردید. (در آن حال بدو خطاب شد) ای موسی پیش آی و مترس که تو از ایمنان هستی.
و عصایت را بیفکن. پس وقتی آن را دید که تند و سریع حرکت می کند، گویا ماری باریک و تیزرو است، پشت کنان گریخت و به پشت سر برنگشت. ای موسی! پیش آی و مترس، بی تردید تو در امانی،
و «عصای خود را بیفکن.» پس چون دید آن مِثْل ماری می جنبد، پشت کرد و برنگشت. «ای موسی، پیش آی و مترس که تو در امانی.»
عصایت را بینداز. چون دیدش که همانند ماری می جنبد، گریزان بازگشت و به عقب ننگریست. ای موسی، پیش آی و مترس. تو در امان هستی.
عصایت را بیفکن!» هنگامی که (عصا را افکند و) دید همچون ماری با سرعت حرکت می کند، ترسید و به عقب برگشت، و حتّی پشت سر خود را نگاه نکرد! ندا آمد: «برگرد و نترس، تو در امان هستی!
And , "Throw down your staff." But when he saw it writhing as if it was a snake, he turned in flight and did not return. , "O Moses, approach and fear not. Indeed, you are of the secure.
"Now do thou throw thy rod!" but when he saw it moving (of its own accord) as if it had been a snake, he turned back in retreat, and retraced not his steps: O Moses!" (It was said), "Draw near, and fear not: for thou art of those who are secure.