دانشنامه اسلامی
در آن حال زن ابراهیم (ساره) با فریاد شادمانی روی به آنها آورد و (از شوق) سیلی به صورت زد و گفت: (ای عجب) من زنی پیر و نازا هستم (چگونه پسری توانم زایید).
در این میان همسرش با فریادی در حالی که به چهره اش زد سر رسید و گفت: پیرزنی نازا
و زنش با فریادی سر رسید و بر چهره خود زد و گفت: «زنی پیر نازا ؟»
و زنش فریادزنان آمد و بر روی زد و گفت: من پیر زالی نازایم.
در این هنگام همسرش جلو آمد در حالی که (از خوشحالی و تعجّب) فریاد می کشید به صورت خود زد و گفت: «(آیا پسری خواهم آورد در حالی که) پیرزنی نازا هستم؟!»
And his wife approached with a cry and struck her face and said, " a barren old woman!"
But his wife came forward (laughing) aloud: she smote her forehead and said: "A barren old woman!"