المقبوحین

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
قبح (۱ بار)
«مَقْبُوح» از مادّه «قبح» به معنای زشتی است، و این که بعضی از مفسران «مَقْبُوح» را به معنای «مطرود» یا رسوا یا مغضوب و مانند آن تفسیر کرده اند، همه، تفسیر به لازمِ مطلب است و گرنه، معنای «مَقْبُوح» واضح است.
ناپسندی. «قَبُحَ الشَّی‏ءُ قُبْحاً ضِدِّ حَسُنَ» قبیح: ناپسند هکذا مقبوح. ایضاً به معنی دوری از خیر آمده «قَبَّحَهُ اللهُ عَن الخَیر: نَحّاهُ». «مَقْبُوحین» ممکن است به معنی «مبعدین» باشد یعنی در دنیا پشت سرآنها لعنت قرار دادیم و آنها روز قیامت از رحمت خدا دوراند یعنی هم در دنیا و هم در آخرت معلون‏اند. راغب گوید: قبیح در اعیان آن است که چشم دیدن آن را ناپسند دارد و قبیح از احوال و اعمال آن است که نفس آن را ناپسند داند به نظر او«مَقْبُوحین» در آیه اشاره است به ناپسندی منظر و قیافه آنها از قبیل سیاهی چهره، کبودی چشم، کشیده شدن در زنجیرها. ممکن است «مَقْبُوحین» را زشت‏ها معنی کرد اعم از آنکه از حیث قیافه باشد یا حال یعنی زشت‏اند از جهت ذلت، خواری، بی‏یاری، قیافه صورت و غیره.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم