الاربعین فی التراث الشیعی

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] الأربعین فی التراث الشیعی، تألیف سید محمدمحسن حسینی تهرانی، کتابی است که طی آن مؤلف از بطلان و عدم امضای مجالس اربعین توسط شارع مقدس سخن گفته و آن را تنها و تنها برای حضرت سیدالشهداء(ع) جایز دانسته و سعی کرده است با استفاده از منابع تاریخی و روایی و تمسک به سنت و سیره اولیای دین، موضوع «اربعین» را از جوانب مختلف در فرهنگ شیعه مورد بررسی قرار دهد.
نگارش کتاب در ماه صفر 1426ق، به پایان رسیده است.
کتاب از یک مقدمه و سه فصل تشکیل شده است.
مؤلف در مقدمه با اشاره به اینکه هر مکتبی در محتوا و هویت خویش ترکیبی است از اصول و مبانی علمی و عملی و نمادهایی که از آن به شعائر آن مکتب تعبیر می شود، به تبیین و بررسی مفهوم «شعار» به نقل از فرهنگ «لسان العرب» و تفسیر این لغت در لغت نامه دهخدا پرداخته است. سپس به این مطلب اشاره می کند که: محوریت امام نه به عنوان مرجعی برای احکام است، بلکه محوریت امام به خاطر این است که او ناموس عالم خلقت و حقیقت فیض منزل الهی و واسطه بین حق و خلق در مراتب وجود و متولی نظام عالم کون و مربی نفوس به سمت کمال و نقطه اتصال ما با پروردگار است. بنابراین بر هر فرد شیعه لازم و واجب است که شعار تشیع و شاخصه های گهربار این مکتب حیات بخش را هرچه بیشتر و بهتر آشکار نماید؛ مثلا واقعه غدیر را که روز تاج گذاری امیر مؤمنان علی بن ابی طالب(ع) به تاج ولایت و امامت است، ارج بگذارد... یکی دیگر از شعارها و شاخصه های مکتب شیعه مسئله شهاد و قیام حضرت سیدالشهداء(ع) در قبال مذهب اهل سنت و جماعت است... و اربعین سیدالشهداء(ع) سند حقانیت و مظلومیت او در عرصه کشمکش حق و باطل است. بنابراین تشکیل مجالس و محافل سنوی... تنها و تنها برای حضرت سیدالشهداء(ع) وضع و جعل گردیده است.
فصل اول کتاب به جایگاه واژه اربعین در فرهنگ اسلام اختصاص یافته است.
نویسنده، معتقد است که واژه اربعین در کیش و مذهب اهل باده و ساده گرفته تا عالی ترین و دقیق ترین لطائف اشارات و ظرائف عبارات اهل کشف و معنی و عرفای عالی مقام می توان یافت. در فرهنگ اسلام نیز به مناسبت های مختلف این کلمه مورد توجه قرار گرفته است؛ به نحوی که می توان ادعا نمود یک نوع رابطه تکوینی و تشریعی برای این مفهوم در فرهنگ اسلامی وجود دارد و این رابطه و نسبت را در جای جای هر دو عرصه تکوین و تشریع می توان جستجو نمود. مؤلف در این میان با کمک امثله ای که برگرفته از روایات است، به جایگاه اربعین اشاره نموده است؛ مثال هایی از قبیل اینکه طینت و سرشت انسان در مدت چهل روز کامل شده است، انسان در سن چهل سالگی به بلوغ عقلانی می رسد، کسی که خمر بنوشد تا چهل روز نماز او قبول نمی شود، کسی که غیبت مسلمانی را کند تا چهل روز نماز و روزه اش قبول نمی شود، شهادت چهل مؤمن بر جنازه مسلمانی موجب غفران اوست و... در پایان فصل، به تأثیر عدد چهل در به فعلیت درآوردن استعدادها در روایات و کلام عرفا از جمله سید مهدی بحرالعلوم و علامه حسینی تهرانی پرداخته شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم