اقتلاع

لغت نامه دهخدا

اقتلاع. [ اِت ِ ] ( ع مص ) از بیخ برکندن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) : شهاب الدین بقصدتخریب رباع و اقتلاع قلاع ملاحده بجانب قهستان رفت. ( جهانگشای جوینی ). || برکنده شدن. || ربودن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

از بیخ برکندن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال میلادی فال میلادی فال عشق فال عشق فال کارت فال کارت