اشپیخته

لغت نامه دهخدا

اشپیخته. [ اِ ت َ / ت ِ ] ( ن مف ) نعت مفعولی از اشپیختن. ترشح شده. پاشیده. ( برهان ). || ترشح آب را نیز گویند. ( برهان ).

فرهنگ عمید

افشانده، ریخته، پاشیده شده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال درخت فال درخت فال شمع فال شمع فال تاروت فال تاروت