اخنسیه
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
در مساله تقیه، اعتقاد خاصی دارند و بر این باورند که اهل تقیه نه مؤمن اند و نه کافر و یا گویند در مورد اطفال متوقفیم که مؤمن اند یا کافرو بر خلاف اباضیه «اباضیه فرقه ای از خوارج می باشند که قالند مخالفین آنها کافرند و باید کشته شوند». می گویند قتل و هلاک کردن و سرقت در نهان حرام است و هیچ کدام از اهل قبله را نمی توان ابتداءاً هلاک کرد مگر آنکه او را به اسلام دعوت نمود. اگر پذیرفت که هیچ و اگر نپذیرفت فقط خود او کشته می شود و قائل به تزویج زنان مسلمان به کفار می باشد.
اقدامات منحرفین از دین
آنها دارای افکار و تفکری جمودی بودند که توصیه های حضرت علی (علیه السّلام) کارساز نشد و عده ای زیادی از ایشان در آن زمان به دست حضرت علی (علیه السّلام) کشته شدند و عده ای هم که به تعداد ۹ نفر بودند فرار کردند و به نقاط مختلف رفتند که دو نفرشان به سجستان رفت و دو نفر دیگرشان به یمن که پیروانشان اباضیه یمن هستند و دو نفر دیگرشان هم به عمان رفتند که به انها خوارج عمان می گویند و دوتا هم به ناحیه جزیره رفتند که خوارج جزیره می گویند و یکی از آنها هم به محلی به نام تل موزن رفت و افکار خود را ترویج دادند و زحمات زیادی را برای امت اسلام به بار آوردند این گروه بعدها به چند دسته تقسیم شد که هر کدام افکار و عقاید خواص برای خودشان تراشیدند.
خوارج
خوارج گروهی متعصب و لجوج و نادان و قشری بودند که از درون جنگ صفین و داستان حکمیت آشکار شدند.آنها در آغاز مساله حکمیت (عمروعاص و ابوموسی اشعری) را پذیرفته و امام (علیه السّلام) را مجبور به پذیرش آن کردند و هر اندازه که امام (علیه السّلام) فرمود اینها همه خدعه و نیرنگ است و تا پیروزی بر دشمن و خاموش کردن آتش فتنه شامیان و پیروان معاویه راه چندانی باقی نمانده، گوش ندادند، ولی بعد که نتیجه حکمیت را دیدند از کار خود پشیمان شده و به اصطلاح توبه کردند، اما این بار در طرف تفریط قرار گرفتند و گفتند: قبول حکمیت کفر بود، چون حکم فقط از آن خدا است. ما از کفر خود توبه کردیم و باید علی بن ابی طالب (علیه السّلام) نیز توبه کند.
داستان حکمیت
...