لغت نامه دهخدا
ابوالخصیب.[ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) نام شاخابه ای از شطالعرب نزدیک بصره و نام ناحیتی بحوالی آن ، و آنرا ابوالخصیب مرزوق حاجب منصور دوانیقی یکی از موالی حفر کرده است.
ابوالخصیب. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) نام قصری بخارج کوفه در جهت نجف و آنرادو سطح پهناور بود یکی از آن دو پنجاه زینه بلندتر از دیگری و درون آن را به انواع تصنع پرداخته بودند.راجع بدین قصر اشعار و نوادر و حکایات بسیار است.
ابوالخصیب. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) زیادبن عبدالرحمن بصری. محدث است.