مشیخه

لغت نامه دهخدا

( مشیخة ) مشیخة. [ م َش ْ ی َ خ َ / م َ خ َ ] ( ع اِ ) ج ِ شیخ. ( منتهی الارب ) ( بحر الجواهر ) ( اقرب الموارد ) ( محیطالمحیط ). || در اصطلاح اهل حدیث و درایه «مشیخة» عده ای از شیوخ را گویند که احادیثی از آنها نقل شده باشد،یا فقیهی است که اسانید او مستند به روات باشد که از آنها روایت کند. ( از درایه از فرهنگ علوم نقلی ).

فرهنگ فارسی

پیران، جمع شیخ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال درخت فال درخت فال مکعب فال مکعب