کله معلق

لغت نامه دهخدا

کله معلق. [ ک َل ْ ل َ / ل ِ م ُ ع َل ْ ل َ ] ( اِ مرکب ) در تداول عامه ، معلق با سر. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کله معلق زدن شود. || حَباجُعَل. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به حباجعل شود.

فرهنگ معین

( ~ . مُ عَ لَ )(ص مر. ) (عا. ) سرنگون ، واژگون .

فرهنگ فارسی

معلق با سر

ویکی واژه

(عا.)
سرنگون، واژگون.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال نخود فال نخود فال راز فال راز فال کارت فال کارت