خون میزی

لغت نامه دهخدا

خون میزی. ( حامص مرکب ) حالت خون میز داشتن. به بیماری خون میز مبتلی بودن. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

حالت خون میز داشتن به بیماری خون میز مبتلی بودن .

فرهنگستان زبان و ادب

{hematuria} [پزشکی] وجود خون در پیشاب

ویکی واژه

خونمیزی
خون‌میزی
وجود خون در ادرار (میز).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم