لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
برف کهنه
فرهنگستان زبان و ادب
{old snow} [علوم جَوّ] برف انباشته ای که شکل بلورین اولیۀ آن قابل تشخیص نباشد
ویکی واژه
برف انباشتهای که شکل بلورین اولیۀ آن قابل تشخیص نباشد.
گزارش محتوای نامناسب
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال اعداد
فال درخت
فال تماس
فال حافظ