ایه 10 رعد

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] آیه 10 رعد. «سَوَاء مِّنکُم مَّنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَن جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ».
برای او یکسان است از شما هر که سخن به راز گوید یا به آشکارا و آنکه در پرده شب پنهان می شود و آنکه در روز به آشکارا می رود.
ابن عباس گوید: این آیات درباره دو مرد بنام اربد بن قیس و عامر بن طفیل نازل گردید و همچنین آیه 12 «هُوَ الَّذِی یرِیکمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً» تا آخر آن و نیز آیه 13 را (که بعد خواهد آمد) نیز به این آیات در این شأن و نزول می افزایند.
و نیز گویند آیات 10 و 11 درباره دو مرد فوق الذکر نازل گردیده بدین تفصیل، این دو مرد نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و سؤالاتی از پیامبر نمودند ولی مقصود بدی داشتند و با طرح این سؤال مکر و حیله ای از ناحیه آنان در بین بوده است که بالاخره خداوند نتیجه مکر و حیله آن ها را به خودشان بازگردانید.
عامر نزد پیامبر آمد و گفت: یا محمد اگر من مسلمان بشوم با من چکار خواهی کرد و چه مزیتی بر سایر مسلمین خواهم داشت، پیامبر فرمود: آنچه که سایر مسلمانان بدان مکلف خواهند بود تو نیز مانند آن ها مکلف به تکلیف قرار خواهی گرفت.
عامر گفت: می خواهم که در ازای مسلمان شدن مرا پس از خودت خلیفه و وصی خود گردانی. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: این کار در دست من نیست بلکه به فرمان خدای من است. سپس گفت: بعد از مسلمان شدن به من چه خواهی داد؟ پیامبر فرمود: به تو لشکری می دهم که با آن با دشمنان اسلام به جنگ پردازی. در جواب گفت: این سمت را که خودم هم دارم پس چه لزومی دارد که مسلمان شوم و البته مقصود عامر این بود که با رسول خدا صلی الله علیه و آله سرگرم صحبت باشد و به اربد دستور داده بود که در حین صحبت او با پیامبر از پشت سر رسول خدا صلی الله علیه و آله را مورد حمله قرار دهد.
در همین وقت بود که به اربد اشاره نمود، اربد خواست که از پشت شمشیر بکشد ولی آنچه سعی کرد که شمشیر را از غلاف بیرون آورد نتوانست و شمشیر او در غلاف در جای خود ماند در این میان پیامبر متوجه شد و خود را کنار کشید و گفت: خدایا اینان که با من به مکر و حیله برخاسته اند، تو خود کارشان را بساز.
در این بین صاعقه ای بر سر اربد آمد و او را بسوخت، عامر که این منظره وحشتناک را دید، فرار کرد و در حین فرار فریاد می زد و می گفت: یا محمد از خدای خود خواستی و او را به کیفر عمل رسانیدی و از بین بردی ولی بدان من با سواران زیاد و جوانان جنگجوی خودم به سراغ تو خواهم آمد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم