پوست براوردن
( پوست برآوردن ) پوست برآوردن. [ ب َ وَدَ ] ( مص مرکب ) پوست کندن از... پوست بازکردن از... || سخت عذاب و شکنجه کردن :
چو نتوان ز دشمن برآورد پوست
از او سر بسر چون رهی هم نکوست.اسدی.
( پوست بر آوردن ) ( مصدر )۱- پوست کندن از...۲-سخت عذاب کردن سخت شکنجه دادن .