پاچه ورمالیده

لغت نامه دهخدا

پاچه ورمالیده. [ چ َوَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) در تداول عامیانه ، سخت بی آزرم و خشن و بی ادب و بی محابا از نکوهش. ناتراشیده.

فرهنگ معین

( ~. وَ دِ ) (ص مر. ) (عا. ) ۱ - حقه باز. ۲ - بی شرم .

فرهنگ عمید

۱. کسی که پاچۀ شلوار خود را بالا زده باشد.
۲. [عامیانه، مجاز] آدم زرنگ و حقه باز.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - حقه باز شارلاتان زرنگ . ۲ - بسیار پررو : ( در میان همهمه و جنجال کشتیهای بزرگ و کوچک ... یکدسته کارگر دزد و پاچه ور مالیده همه جور نمون. نژاد حضرت آدم دیده میشد. ) ( سایه روشن ۸۹ )
در تداول عامیانه سخت بی آزرم و خشن و بی ادب و بی محابا از نکوهش

ویکی واژه

(عا.)
حقه باز.
بی شرم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال فرشتگان فال فرشتگان فال زندگی فال زندگی فال چای فال چای