ناز خریدن
ناز خریدن. [ خ َدَ ] ( مص مرکب ) غم خوردن. تیمار داشتن :
یتیم ار بگرید که نازش خرد؟
وگر خشم گیرد که بارش برد؟سعدی.|| تحمل ناز کردن. ناز کشیدن. رجوع به ناز شود.
(خَ دَ ) (مص ل . ) ناز کشیدن ، ناز و کرشمة معشوق را تحمل کردن .
( مصدر ) ۱ - تحمل نازکسی راکردن نازکشیدن . ۲ - غم کسی راخوردن تیمارخوردن : یتیم اربگریدکه نازش خرد? وگرخشم گیردکه بارش برد? ( سعدی )
ناز کشیدن، ناز و کرشمة معشوق را تحمل کردن.