منکو قا ان

لغت نامه دهخدا

( منکوقاآن ) منکوقاآن. [ م ُ ] ( اِخ ) رجوع به منگوقاآن شود.

فرهنگ فارسی

( منکو قا آن ) منگوقا آن که پسر تولوی و نوه چنگیزخان مغول است . در سال ۶۴۸ ه.ق . بتخت نشست و در سال ۶۵۷ ه.ق . وفات یافت . با وجود دوران کوتاه سلطنتش در عهد او تغییرات بزرگی در اداره ممالک مغول پیش آمد و فرق مختلف مذهبی در نهایت آزادی بودند . منگوقا آن برادر خویش هلاکو بجای حکام ولایتی فرزندان خود را بر ایران بنام ایلخانان مغول سلطنت داد .

دانشنامه آزاد فارسی

منکو قاآن. مِنْکو قاآن (۶۰۵ـ۶۵۷ق)
(یا: منگکه قاآن) پادشاه مغول (۶۴۸ـ۶۵۷ق) ، پسر تولی و نوادۀ چنگیزخان. در ۶۴۲ق همراه سپاه مغول عازم فتح روسیه و اروپای شرقی شد و در ۶۴۸ق رسماً به سلطنت رسید. در ابتدای سلطنت، رقیبانش را از بین برد و در تکمیل فتوحات مغول، در ۶۵۱ق برادرش هولاکو را مأمور تکمیل فتوحات در غرب و براندازی اسماعیلیان ایران و خلافت عباسیان و برادر جوان ترش، قوبیلای، را مأمور فتح چین کرد (۶۵۴ق). وی از گونه ای تسامح مذهبی برخوردار بود و چون مادرش سرقویتی از مسیحیان نسطوری و قبیله اش از بوداییان و تائوئیست ها بود، به تمامی ادیان احترام می گذاشت و علمای مسلمان، عیسوی، بودایی و تائویی در پیش او یکسان بودند. در روزگار او مناسبات میان کشورهای اروپا و آسیا و دربار مغول افزایش یافت و بارها سفیران دنیای مسیحیت به دربار او آمدند. منکوقاآن مراقبت از یاسای چنگیزی و آداب و رسوم مغول سعی تمام داشت و در آبادانی کوشید و مالیات ها را تعدیل کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال تک نیت فال تک نیت فال کارت فال کارت فال تماس فال تماس