سیماب شدن

فرهنگ معین

(شُ دَ ) (مص ل . ) کنایه از: ۱ - بی قرار شدن . ۲ - گریختن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - بی قرار شدن . ۲ - گریختن ناپدید گشتن .

ویکی واژه

کنایه از:
بی قرار شدن.
گریختن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم