زره تشت

لغت نامه دهخدا

زره تشت. [ زَ رَ ت ُ ] ( اِخ ) زردشت را گویند که پیشوای آتش پرستان باشد. ( برهان ). یکی از نامهای زردشت. ( از ناظم الاطباء ). نام زراتشت است. ( جهانگیری ). بضرورت در شعر با «راء» مشدد آید :
یکی تازه کن قصه زره تشت
بنظم دری و بخط درشت.زراتشت بهرام ( از جهانگیری ).رجوع به زرتشت و زردشت شود.

فرهنگ فارسی

زردشت را گویند که پیشوای آتش پرستان باشد یکی از نامهای زرتشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم