زرافشانی کردن

لغت نامه دهخدا

زرافشانی کردن. [زَ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) زرافشان کردن :
نخستش خواند باید با صد امید
زرافشانی بر او کردن چو خورشید.نظامی.

فرهنگ فارسی

زر افشان کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم