رسن تاختن

لغت نامه دهخدا

رسن تاختن. [ رَ س َ ت َ ] ( مص مرکب ) رسن افکندن. ( از آنندراج ). ریسمان انداختن :
گه این را گه آن را رسن ساختی
خطر بین کز انسان رسن تاختی .( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

رسن افکندن ریسمان انداختن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم