خبیر بودن

لغت نامه دهخدا

خبیر بودن. [ خ َدَ ] ( مص مرکب ) آگاه بودن. واقف بودن. مطلع بودن. آگهی داشتن. اطلاع داشتن.

فرهنگ فارسی

آگاه شدن مطلع شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال احساس فال احساس فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال قهوه فال قهوه