حوزۀ انتخاباتی

فرهنگستان زبان و ادب

{constituency , election district, electoral district, precinct, ward, riding, electoral division, electoral area, polling district , division} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] یک واحد جغرافیایی انتخاباتی که ساکنان آن به نامزدهای نمایندگی مجلس در همان واحد جغرافیایی انتخاباتی رأی می دهند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال جذب فال جذب فال تماس فال تماس