حره ٔ کالجی

لغت نامه دهخدا

حره کالجی. [ ح ُرْرَ ی ِ ل ِ ] ( اِخ ) لقب دختر امیر سبکتکین ، خواهر محمود و او را محمود به مأمون ابوالعباس خوارزمشاه به زنی داده بود. رجوع به حره ختلی و حره زینب شود.

فرهنگ فارسی

لقب دختر امیر سبکتکین خواهر محمود و او را محمود بمامون ابوالعباس خوارزمشاه به زنی داده بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال اوراکل فال اوراکل فال تاروت فال تاروت فال جذب فال جذب