حرف نکره

لغت نامه دهخدا

حرف نکره. [ ح َ ف ِ ن َ ک ِ / ک َ رَ / رِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اداة تنکیر. شمس قیس گوید: و آن یائی است ملینه که در اواخر اسماء نکره باشد، چنانکه اسبی خریدم و غلامی فروختم. ( المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 187 ).

فرهنگ فارسی

و آن یائی است ملینه که در اواخر اسمائ نکره باشد

ویکی واژه

حرف‌نکره
(ادبی): در دستور زبان، حرف تعریف غیر ممکن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال قهوه فال قهوه فال چای فال چای فال تخمین زمان فال تخمین زمان