جیک زدن
جیک زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول ، لب بسخن گشودن : جیک نزن وگرنه ترا خواهم کشت.
(زَ دَ ) (مص ل . ) اعتراض کردن . ،~ کسی در نیامدن جرئت اعتراض نداشتن ، تحمل کردن و هیچ نگفتن .
در تداول لب بسخن گشودن
اعتراض کردن. ؛~ کسی در نیامدن جرئت اعتراض نداشتن، تحمل کردن و هیچ نگفتن.