جبال الصغد

لغت نامه دهخدا

جبال الصغد. [ ج ِ لُص ْ ص ُ ] ( اِخ ) نام طائفه ایست و گاهی سغد ( با سین ) نیز گفته اند این کلمه به این صورت معرب و اصل آن فارسی است. ( از المعرب جوالیقی ص 197 ، 217 ). ظاهراً این معنی صحیح نیست و این کلمه نام کوهستان یا بلدی است. یاقوت در حرف صاد گوید: «ناحیه عجیبی است. که سمرقند قصبه آن است » و در «حرف سین » گوید: ناحیه ای است که آب فراوان و درختان سرسبز و گلستانها و چمن زارها دارد و بمقدار پنج روز راه مسافت آن است و بسیاری از نقاط آنرا آفتاب نمیگیرد و آبادیها از بسیاری درختان دیده نمیشوند و دارای قریه های متعددی است و سمرقند قصبه آن میباشد. بهرحال با حرف سین و صاد هر دو ضبط شده و یک معنی دارد. ( ازحاشیه المعرب جوالیقی چ قاهره ص 133، 197، 217 ):
و خافت من جبال الصغد نفسی
و خافت من جبال خواءَرزم.
شقیق بن سلبک الاسدی ( از المعرب جوالیقی ص 133 ).

فرهنگ فارسی

نام طائفه ای است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال درخت فال درخت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ای چینگ فال ای چینگ