جامه بالیدن

لغت نامه دهخدا

جامه بالیدن. [ م َ / م ِ دَ ] ( مص مرکب ) بالیدن به افراط از خوشی. ( بهار عجم از ارمغان آصفی ) :
چون شمع هرکه سوخته داغ نیاز تو
بالیده جامه ، جامه بخود از گداز تو.یوسف کازرونی ( از ارمغان آصفی ).

فرهنگ فارسی

بالیدن بافراط از خوشی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق فال انبیا فال انبیا فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی