تیز منطق

لغت نامه دهخدا

تیزمنطق. [ م َ طِ ] ( ص مرکب ) قوی منطق. گویا در سخن. || برنده. نافذ در وصف شمشیر :
هندی او آدمی خور همچو زنگی در مصاف
مصری او تیزمنطق چون عرابی درسخا.خاقانی.

فرهنگ فارسی

قوی منطق گویا در سخن برنده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم