بوریا کوبی

لغت نامه دهخدا

بوریا کوبی. ( حامص مرکب )کنایه از ضیافتی باشد که در خانه نو کنند. جشنی که بعد از ساختن خانه و عمارت کنند. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ) ( آنندراج ). کنایه از آن است که چون خانه نو بسازند، مردم را به مهمانی طلبند. ( انجمن آرا ). عذار. عذیر. عذیره. وکیره. حتیره. مهمانی بنا. ولیمه بنا.ولیمه خانه نو: ( یادداشت بخط مؤلف ) :
مسجدی هرکه ساخت پا کوبی
کند از ذوق بوریاکوبی.یحیی شیرازی ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

۱. حصیرکوبی، کوبیدن بوریا.
۲. [مجاز] آمدوشد بسیار در مسجد یا خانه.
۳. [مجاز] مهمانی و ولیمه که به مناسبت خانه ای نوساز داده می شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ضیافتی که در خانه نو بر پا کنند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال قهوه فال قهوه فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال امروز فال امروز