باش بندر

لغت نامه دهخدا

باش بندر. [ ب َ دَ ] ( ترکی ، اِ مرکب ) شهبندر. رئیس امور مربوط به بندر.

فرهنگ عمید

رئیس بندر، شاهِ بندر، شهِ بندر.

فرهنگ فارسی

رئیس مربوط به امور بندر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال قهوه فال قهوه فال درخت فال درخت