باز تافتن

لغت نامه دهخدا

بازتافتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) بازگرداندن. بازپیچاندن :
ز گردان لشکرش هر کس که یافت
عنانش بتندی همی بازتافت.اسدی ( گرشاسب نامه چ تهران ص 106 ).و رجوع به تافتن شود.

فرهنگ فارسی

باز گزداندن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال رابطه فال رابطه فال تاروت فال تاروت فال انگلیسی فال انگلیسی